سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پشت پرده
هر چه بی نشان شمردم ،پرده بود، و هر چه بی مایه دانستم ، بیهوده بود. 
قالب وبلاگ

   باز هم پیروی از دستورالعمل  ساخت فیلم هایی با تم ناامیدی ، بی عدالتی وسیاهی نتیجه داد و فیلم کارگردان جوان را ، راهی جشنواره های خارجی و البته جشنواره ی معروف کن کرد. "مرگ کسب و کار من است " اولین کار سینمایی امیر حسین ثقفی در سال89 است .به تازگی هم فیلم دوم خود به نام "همه چیز برای فروش " را به روی پرده ی جشنواره ی کن فرستاده است .

از عنوان دو فیلم که خود گویایِ روشنی ست از روحیه ی افسرده ی کارگردان و نویسنده ، اجمالاً میگذریم وبه محتوای فیلم دوم او اشاره ای مختصر می کنیم. داستان فیلم از یک حادثه ی واقعی که در سال 86 در جریان بازی فوتبال سپاهان و پرسپولیس در ورزشگاه فولادشهر اصفهان رخ داد ، اقتباس شده است .در آن بازی ، سربازی چشمهایش را بر اثر انفجار ترقه ای که تماشاچیان آن را پرتاب کردند ، از دست داد . در فیلم ، برادر سرباز نابینا که صابر ابر نقش آن را ایفا می کند ، تصمیم می گیرد هر طور شده هزینه ی معالجه ی چشم های برادرش را تامین کند و داستان فیلم را هم تلاش او برای به دست آوردن هزینه ی درمان (که ظاهراً فقط  شر خری ، تنها راه ممکن است )پیش می برد. مشکل از همین جا شروع می شود که برای نویسنده و کارگردان اثر، هیچ فرقی نمی کند که به چه قیمت قرار است هزینه ی معالجه تامین شود و در اینجا مسئله ی کسب مال حلال که از مهم ترین مولفه ها و دغدغه های افراد جامعه ی دینی ست ، به کلی نادیده گرفته میشود ،و به همان صورتی که سازندگان جامعه ی کفر به دور از این موضوعات که اساساً مخاطبشان چنین اعتقادی ندارند ،فیلم می سازد کارگردان ماهم برای مخاطب جامعه اسلامی با همان نگاه فیلم تولید کرده است.افسوس که سینماگر  جوان ما هدفش این نیست که ایمان مردمان کشورش را ارتقا دهد ، بلکه به گونه ای باید قلم بزند که اساساً ، داور جشنواره های خارجی می پسندند و آنچه که می بینند باید سیاهی و زوال انسانیت در یک جامعه ی اسلامی باشد تا بتوانند آن را کاندیدای جایزه کنند.کمااینکه ثقفی جوان به عنوان کارگردان و ثقفی پدر به عنوان تهیه کننده ی اثر به خواسته ی خود ، البته در نازلترین سطح آن که تنهاافتخار به استقبال مردمی در حد یک سالن 60 نفری در حاشیه ی جشنواره ی کن بود،

رسیدند!  

   

ولی آیا افتخار یک یا دو جایزه ی خارجی با همچین استقبال تحقیر آمیزی از سوی یک عده انسان بیگانه شیرین تر است یا افتخار رضایت الهی و البته استقبال مردم کشور خودت ؟   {اگر یک کارگردان با نیت خدایی فیلمی را ارائه دهد که موجب تقویت ایمان ، افزایش انضباط اجتماعی و احساس مسئولیت شود ، اجر الهی را نیز کسب خواهد کرد-دیدار جمعی از کارگردانان سینما با امام امت23/03/1385}   و دردناک تر اینکه حتی مجبور میشوی برای مقبول واقع شدن در چند محفل خارجی ، شور و نشاط و امید جوانی ات رادفن کنی و دراولین  تجربه های کاری ات از مرگ و فروش انسانیت در جامعه ای دم بزنی که برخلاف همه جای دنیا با وجود همه ی مشکلاتی که مردمانش دارند، کمک و یاری به همنوعشان را از کودکی به فرزندانشان با جشن عاطفه ها یاد می دهند، تا فراموش نکنند ما همانند مردم اروپا نیستیم که از دیالوگ های روزمره شان این جمله شده که : "مگر در جامعه کسی به مارحم کرده که ما به کسی رحم کنیم" و شما آقای ثقفی با بی رحمی کامل، مخاطب این دیالوگ را که بازیگر فیلم(صابر ابر) بر زبان آورد مردم سرزمینت قرار دادی! ای کاش عدل و انصاف را قبل از اینکه از دیگران طلب کنیم در خودمان آن را زنده می کردیم.     


[ سه شنبه 92/3/7 ] [ 10:10 عصر ] [ +روشنفکر ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 1897